تلخند جوک،عکس آرشيو وبلاگ نويسندگان مولوی یک داستانی داره که طرف دنبال گنج و روزی فراوان، بدون کاره ، می بینم از تو آشپزخونه صدا میاد
رفتم می بینم داداشم هی در یخچالو باز و بسته میکنه …
میگه: دارم رفرش میکنم ببینم چیز جدید پیدا می کنم یا نه !!
ای خــــــــدا این خوشیــارو از مـــا نگیر خخخ
![]() طرح آمارگیری خانوار شما چند تا بچه دارین؟
بابام : یکی
ولی توشناسنامه که نوشته دو تا
اونو میگی؟ دکور خونست
![]() فقط وقتهایی که اینترنت قطع میشه میاد بیرون یه دوری میزنه
![]()
یه پشه اومده پیشم نمیدونم از پشه های پیشکسوتِ بهاره بهش احترام بزارم
دو شنبه 30 تير 1393برچسب:فک و فامیله دارم؟!"جوک فامیل"جوک جدید, :: 14:46 :: نويسنده : αℓι_вσу
دیشب تا دیروقت بیرون بودم،مامانه اس ام اس زده : کدوم قطعه؟ دوستم خوند،گفت یعنی چی؟ گفتم بده من میدونم منظورش چیه ! براش نوشتم: قطعه ی ۳۶،ردیف ۱۸،قبر هفتم ! دو شنبه 30 تير 1393برچسب:آیا میدانید؟!,آیا میدانید؟! جدید,آیا میدانید؟!2014,, :: 14:33 :: نويسنده : αℓι_вσу
یک شنبه 29 تير 1393برچسب:فک و فامیله دارم؟!"جوک فامیل"جوک جدید, :: 20:40 :: نويسنده : αℓι_вσу
آقا من یه آبجی دارم خیلی سوژس هروقت از حموم در میاد میگه اههههههه چقدر بو میدی یا میگه چرا این خونه اینقدر کثیفه خداییش اینم خواهره ما داریم؟! فکر دسشویی های عمومی اینطوری باشه.....
محض رضای خدا یکی واسه این مادرا شفاف سازی کنه...! بعضیا هستن اصن نمیشه دوسشون نداشت ! یکی هم نداریم بـرامون یـه آب پـرتقـال بیـاره ; بـگـه :
بگید بابا خجالت نکشید مواظب باشید ممکنه آخر عاقبت شماهم اینطوری بشه تفاوت نیمرو درست کردن رو میبینیییییی خیلی نازن کدومش رو دوست داری؟ قفل کردن در اتاقم وقتی تو اینترنت هستم این عکس رو نگاه کنید خداییش اینم سرویس دهنده وبلاگه ما داریم؟! انگار نتیجه باز ایران-نیجریه رو نوشته من دیگه چی بگم..... آقا دیشب رفته بودیم خونه داییم واسه افطار لامصب اینقدررررررررر سوتی و مورد داشتیم که یه دفتر 100برگ رو تموم میکرد منم چندتاش رو ادامه مطلب نوشتم یه سری بزنین ادامه مطلب ... وقتی چند ساعت مونده به افطار وضعیتم اینجوریه من و دوستام وقتی میرفتیم مهد کودک وقتی خوابیده میرم تا کنترل تلوزیون رو بردارم حسی که اون لحظه دارم: وقتی با دوستام دست جمعی یه جایی میریم.... حسی که من دارم: وقتی همه دارن تو بیمارستان شلوغ میکنم یکی از فانتزیام اینه که کنترل تلویزیون خونمونو بر دارم برم ای تلویزیون هایی رو که پشت ویترین مغازه ها روشنه خاموش کنم! یکی از فانتزیام اینه ک دکتر شم بعد از اتاق عمل بیام بیرون کلاهم و از سرم بردارم بگم متاسفم ما هر کاری ک تونستیم کردیم... یکی از فانتزیام اینه که توی کوهستان ویلا داشته باشم، یکی از فانتزیام اینه که یه اسلحه بگیرم دستم یه گروگان هم داشته باشم بعد یکی بخواد بیاد نجاتش بده بعدا منم بگم اگه یه قدم دیگه بیای جلو شلیک می کنم:| یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو بااولین پرواز میرسونم:))) یکی از فانتزی هام تو زندگی اینه که نوشابه و دوغ گازدارو باهم قاطی کنم بخورم ببینم آروق زدنی فرقی میکنه!!! یکی از فانتزی های اخیرم این بوده که وقتی به حس پرواز رسیدم با یه هواپیما تصادف کنم :| اخبار ورزشی داشت یه بازیکن ژاپنی رو نشون میداد داداش من برگشه میگه این بازیکنرو میبینی خیلی بازیکن خوبیه تو بازی ایران آرژانتین 2 تا گل به آلمان زد دختر عمه ام پنجم دبستانه، سر کلاس تاریخ، معلمشون ازش پرسیده پیامبر پس از فتح مکه چه کرد؟ دقت کردید نوشته های روی دیوار بیشتر از صحبت های استاد تو دانشگاه بدرد میخوره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دقت کردین تا انفجار عطسمون فقط 3 ثانیه مونده و داره با سرعت نور نزدیک میشه پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان تلخند و آدرس talkhand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
|
|||||||||||||||||
![]() |